مدح و شهادت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
خوش بحال دلِ آنکس که گرفتارِ تو شد چشم بیمار تو را دیده و بیـمارِ تو شد هــدفَـت بـود بـنـا کــردنِ وحــدانـیّـت سجـده آورد عـلی؛ یار وفـادارِ تو شد از خدا گفتی و کفار به تو طعنه زدند نگرفتی به دل و لطف و کرم کارِ تو شد زیرِ بارِ سـتم و دشمنی و زخـم زبـان کمرت خم شد و اسلام بدهکارِ تو شد بعـد تو دلـهـره افـتـاد به جـانِ یـثـرب کعبه مشکی به تنش کرد و عزادارِ تو شد رفتی و باغ فدک مثل خلافت شد غصب دوّمی آمد و در کوچه طلبکـارِ تو شد رفتی و سوخت سراپایِ حدیث ثـقـلین شـعـلهها باعـث بیتـابی بسـیارِ تو شد پیرهن دوخت و نان پخت و فقط درد کشید با دلی خـون شـده آمـادهٔ دیدارِ تو شد! |